description:
آغاز: بسمله، بهترين مقالي که سرخيل کاروان فنون محاورات تواند بود و خوشترين کلامي که بشاداب لألي کلماتش تيغ زبان بيانرا آبگيري تواند نمود حمد و ثناي يگانه ايست جل شانه که شهر بند ادراک ذاتش از تسخير سپاه عقول و اوهام مصون و محروس است و کمند رساي انديشه از کنگره ايوان رفعتش نااميد و مأيوس و سمند سبک سير خيال در بيابان..
بیشتر
انجام: و هم ستم کيشي بقتل درويشي امر کرد گفت مرا بر تو حقيست که پدرم با تو همسايه بود گفت پدر تو چه نام داشت گفت از ترس نام خود فراموش کرده ام چه جاي نام پدر امير خنديده از او درگذشت خداوند بيچون و روشني بخش ديده درون ديده شعور کافه بندگانرا بر عيوب ظاهر و باطن بينائي داده جمله را بفکر اصلاح حال خود اندازد. بمحمد و آله الطاهرين صلوات الله عليهم اجمعين، 1241.
بیشتر
مقدمه ناشر: مقدم ناشر: هوالله تعالي بسم الله الرحمن الرحيم لله الحمد والمنة از فيض عهد فيروز و بخت جهان افروز شاهنشاه گيتي پناه خسرو عادل دين پرور داور باذل دادگر سايه فيض .... اين کتاب مستطاب موسوم بابواب الجنان باهتمام بنده ذليل عبدالله بن مرحوم ميرزا خليل تبريزي مطبوع آمد و خازنه دهر را اين گوهر گرانمايه مودوع در اواخر شهر صفر المظفر سنه هزار دويست چهل و يک سمت اتمام يافت 1241
بیشتر
يادداشت تملک اسدالله جابري انصاري دزفولي ملقب به امين الواعظين به تاريخ ربيع الثاني 1343ق. در صفحه ابتداي کتاب با يک مهر بيضي دستي با سجع صاسدالله الانصاري امين الواعظين و مهر مربع دستي با سجع صعبده الراجي اسده الله الانصاري در صفحه پيش از آغاز کتاب مجددا يادداشت تملک اسدالله جابري انصاري با همان دو مهر و تاريخ تکرار شده و در ذيل آن يادداشتي از مرحوم محمد رمضاني با اين عنوان آمده است ص در ماه ذيقعدة الحرام 1363 از سيد محمد ميرکمالي بمبلغ 75 ريال ابتياع شد. محمد رمضاني
بیشتر
<واقف: محمد رمضاني>