"... اثيرالدين اخکيتي خال را به نسبت کرده است و او به داند، بيت: به دانه ايست خالت، افتاد در زنخدان / بايد که گوش داري ز آسيب روزگارش"
(beginning)
"... و سلطان پنداشت که اياز در خوابست آواز داد اياز لب اجابت بگوشد و گفت لبيک گفت که منم محمود گفت معلوم است بيد که بحضرت سلطان معزز باشد که..."
(perform)
بیشتر
name:
انيس العشاق
Script:
نستعلیق کهنه
(Type of text line)
Layout:
۱۶برگ ؛ ۱۱
(تعداد سطرهای متن)
description:
<رساله اي نفيس و لطيف در توصيف اديبانه و زيباشناسانه از اعضاي بدن انسان که در نوزده باب تنظيم و در "بلده الموحدين مراغه" تاليف شده است>
(Version notes)
نسخه حاضر از باب نهم (در صفت شيرين لبان)تا باب هفتم (در صفت قد رادر بر دارد
(Version notes)
صفحات مجدول سياه،عناوين بابها سياهثلث و ديگر عناوين شنگرف ، تصحيح در هامش صفحات ، صفحات رطوبت ديده است
(Version notes)
Script:
نستعلیق کهنه
(Type of text line)
Layout:
۱۶برگ ؛ ۱۱
(تعداد سطرهای متن)
description:
<رساله اي نفيس و لطيف در توصيف اديبانه و زيباشناسانه از اعضاي بدن انسان که در نوزده باب تنظيم و در "بلده الموحدين مراغه" تاليف شده است>
(Version notes)