۱۲۲۶= ..‎ق ‎۱۲۶۳

آغاز: بسمله، نحمدک اللهم يا من خصنا بمصيبة من بکاء عليه السموات وسکانها والجبال و خزانها والارض و قبعانها والبحار و حيتانها و مکة وبنيانها والجنان و ولدانها والبيت والمقام والمشعر الحرام والنجوم الطوالع والبروق اللوامع والافلاک الرواقع سيدنا و سيد الکونين مولانا ابي عبدالله الحسين و اصلي عليه و علي جده و ابيه و امه و اخيه ...

بیشتر

انجام: سميع و بصير و عالم و عادل قادر و قيوم و فرد و وتر و توانا منت خداي را که توفيق يافته حيات مستعار باقي بود که کتاب طوفان البکاء شرف اختتام پذيرفت يوم سه شنب بيست و يکم شهر بيع الاول در سن خمسين و ماءتين بعد الف من الهجرة النبوية اميد که ارباب حال و کمال در هنکام قرائت و استماع چشم از عيوب پوشيده اکر سهوي يا خطائي رفته باصلاح وي کوشيده مصنف را بدعاي خير ياد نمايند اميد که خداوند عالم شيعيان و محبين اهل بيت را نميراند مکر بمحبت ائم اطهار و از اين نشئ فاني نبرد مکر امرزيده و رستکار المرجو من اخوان الديني والخلان اليقيني ان انظر واليها بعين العناة من البداية الي النهاية.

بیشتر

<اهدا: ابوالقاسم رضوي موسوي و ميرمحمدحسين حمله دشتي>

طوفان البکاء في مقاتل الشهداء از جمل معروفترين مقاتل مورد استفاد عامه در سد ‎13 و اوايل سد ‎14 هجري قمري بوده که به نام جوهري نيز مشهور بوده اين کتاب مشتمل بر يک مقدمه و ‎14 آتشکده و هر آتشکده در چند شعله و يک خاتمه در احوال مؤلف مي باشد، مؤلف آنرا به نام آقا صالح خانبان تأليف نموده است و در انتهاي کتاب آورده است که روز سه شنبه ‎21 ذي القعده ‎1250 قمري از تأليف آن فارغ شده است ، در مقدم کتاب در ماده تاريخ کتاب آورده است

بیشتر

طوفان البکاء اخيرا به تصحيح و تحقيق آقاي عبدالله قربان‌پور توسط انتشارات طوباي محبت به سال ‎1390ش. چاپ و انتشار يافته است که البته تصحيح علمي و دلچسبي نيست. در همين سال کتاب ارزشمندي به نام صچهل طوفان به همت دوست پژوهشگر م جناب آقاي علي بوذري توسط انتشارات کتابخان مجلس چاپ و انتشار يافته است که ضمن معرفي نسخه‌هاي چاپ سنگي و سربي اين کتاب به تفصيل به معرفي نسخه‌هاي مصور چاپي و تصويرگران آن مي‌پردازد

بیشتر

از اين اثر دو نسخه با مشخصات ذکر شده موجود است. نسخه دوم بدون مشخصات چاپخانه در سال ‎۱۲۶۴ منتشر شده است.

[۱۳۱۶

آغاز: شرح: زمرد که از هيکل و غيره پياده شده منصوب در طلا دوره الماس، زمرد پياده مربع بالاشه طلاي آن وزن زمرد، زمرد درشت مسدس...

انجام: عصاي مرصح تشريفات که مرصع بالماس و ياقوت مارپيچ است، شمشير غلاف مخمل مرصع بالماس انتقالي از مخزن وزارت عدليه ...

اثر حاضر صورت خلاصه جواهرات سلطنتي و طلاآلات و نقره آلات موجوده در خزانه جواهرات که کميسيون مربوطه براي تحويل به بانک ملي ايران مورخه ۹/۱۰/‎۱۳۱۶ تفکيک نموده است. براي هرکدام از جواهرات شماره رديف، شماره رديف دفتر سابق، شماره روي بسته، اسم اشياء، شرح، شماره صندوق، وزن که يا به صورت مثقال و يا قيراط و همچنين مقدار آمده است. در انتهاي اثر نوشته شده براي انتقال اين جواهرات به موزه، آنها را در ‎۳۳ صندق که تماما سربه مهر و لاک آقايان رئيس الوزرا و وزارت ماليه است بوسيله کاميون هاي مخصوص از عمارت خوابگاه به بانک ملي در تاريخ چهاردهم ديماه ‎۱۳۱۶ تحويل داده شده است.تمامي اموال قيد شده در اين اثر به علاوه بيست و دوعدد صندلي روکش طلا در خزانه نمره ‎۳ بانک ملي ايران نگهداري شده اند. امضاکننده اثر امير خسروي و تاريخ ۲۱/۱۰/ ‎۱۳۱۶ قيد شده است. سند حاضر به امضاي <محمود جم، حسين علا، محمود بدر، اعتبار و مويد احمدي رسيده است. در برگ پاياني با روان‌نويس نام رئيس الوزراء، وزير ماليه>، نماينده مجلس از هيئت مجلس، نماينده مجس از هيئت مجلس، وزير تجارت نوشته شده است

بیشتر

در برگه ابتدايي اثر سه متن که در سه تاريخ نگارش شده، موجود است. متن اول در تاريخ بيست و پنجم سال ‎۱۳۱۶ -- اين کتابچه که داراي ‎۸۸ صفحه از شماره يک تا شماره ‎۱۲۸۰ مي باشد محتوي صورت جواهرات سلطنتي است که به تشخيص کميسيون تفکيک و مطابق قانون مصوب ‎۲۵/ آبانماه/ ‎۱۳۱۶ تحويل بانک ملي ايران شده است. ‎۱۴ دي ماه ‎۱۳۱۶.متن دوم در بيست و يکم بهمن ‎۱۳۱۶ نوشته شده است -- بيست و يکم بهمن هزار و سيصد و شانزده خورشيدي اين کتابچه پيوست گزارش که بامضاء آقايان مويد احمدي نماينده شهرکرد، اعتبار نماينده بروجرد، نمايندگان از مجلس براي تفکيک جواهرات سلطنتي مرتب ؟ بامتن مصوب ‎۲۸ / آبانماه / ‎۱۳۱۶ مربوط بفروش و تفکيک جواهرات نامبرده تقديم رياست عاليه مجلس گرديده. مراتب در ضمن بيانات رياست عظمي در جلسه يکشنبه دهم بهمن ‎۱۳۱۶ مجلس گزارش شده و اينک در صندوق خاصي که در کارپردازي مجلس منحصر بمطالب مهمه است بايگاني نمود. داود طريقي؟ ۲۱/ ۱۱/۴ .‎۱۶. متن سوم با امضاي داود طريقي؟ در تاريخ بيست و چهارم بهمن سال ‎۱۳۱۶ -- اين دفتر رونوشت مطابق رونوشت اصلي است که بتفصيل با مهر؟ بايگاني شده است. داود طريقي؟ ۲۴/۱۱/‎۱۶.

بیشتر

<واقف: محمد رمضاني>

۱۲۵۹= .‎م‎۱۸۸۰

Manuel de la Langue Persane Vulgaire. Vocabulaire franc ais (عنوان صفحه عنوان به زبان دیگر)

<واقف: مصباح نجم الممالک>

واژه‌نامه فرانسه، انگليسي به زبان فارسي است که طي آن مؤلف ضمن بيان مقدمه اي مختصر در باب دستور و قواعد زبان فارسي (!- xxxi) به ترتيب الفبايي به بيان واژگان زبان فرانسه و انگليسي و ترجمه و آوانگاري آنها به زبان فارسي از حرف (A) تا حرف (Z) مي نمايد، در انتهاي کتاب نيز چندين ضميمه شامل لغت و مکالمه به کتاب منضم شده است. بخش آخر کتاب نيز فهرست منابع مورد استفاده مؤلف مي باشد (مندرجات)

بیشتر

۱۲۲۸= .‎ق ‎۱۲۶۵

آغاز: (الفصل الرابع ) (مبحث الصفاقات) هي اغشية ليفية علي هيئة خرق متينة مقاومة للمصادمة وغير قابلة للتمد ر وهي أغمدة للعضلات حافة لها عن الزيغان والتحو ل وتندغم العضلات في اسطحتها الباطنة وهذه الصفاقات جزء

بیشتر

انجام: وشاهدت هذا الفرع خارجا منه الشريان الجانبيان الوحشي والانسي للاصبع الصغيرة ثم انه لاحاجة هنا لمقابلة شرايين الطرف الصدري بالطرف البطني لانها سهلة جد ا

بیشتر

انجامه: والي هنا انتهي الجزؤ الثاني من کتاب التشريح الخاص لمحمد افندي الشباسي ويليه الجزء الثالث و او له الفصل الثالث من باب الاوعية وهو فصل الاوردة ونسأل الله اتمامه بجاه من ظللته الغمامه صلي الله عليه وعلي آله الطاهرين واصحابه البررة الي يوم الدين تم. وکان الفراغ من طبعه في يوم الثلاثاء الخامس من شعبان المکرم سنة ‎1265 من هجرة النبي صلي الله عليه وسلم.

بیشتر

۱۲۰۵= .‎ق ‎۱۲۴۲

آغاز: بسمله، قال الشيخ الامام الحبر الهمام العالم العلامه العمدة الفهمامه الشيخ مرعي بن الشيخ الامام يوسف بن ابي بکر بن احمد المقدسي الحنبلي رحمه الله الحمد لله الذي اکرم الانسان وحلاه بحلية النطق والبيان وجعل اللسان ترجمان الجنان والصلاة والسلام علي من حل من الفصاحة ...

بیشتر

انجام: يعجبه جواب واحد منهم وکان اميا فقال خليفة امي وکتبة اميون کيف يستقيم الامر ثم قال اکتبوا له الجواب ما تراه لا ما تقراه وسيعلم الکافر لمن عقبي الدار ثم نادي بالمسير للجهاد ففتک بالنصاري وقتل واسر وخرب من ديارهم مالايحصي ثم عاد الي بغداد..

بیشتر

انجامه: تم طبع هذا الکتاب بعون الله الملک الوهاب بمطبعة بولاق مصر في غاية شهر ذي القعده سنة اثنين واربعين ومأتين بعد الالف من هجرة من له العز والشرف.

<واقف: محمد رمضاني>