توصیف:
کتابنامه: ص. ۱۶۵- ۱۷۴؛ همچنين به صورت زيرنويس
خبر واحد در اصطلاح به خبري اطلاق ميشود که به حد تواتر نرسيده باشد. چنين خبري گاهي با قرائني همراه ميشود که به کمک آن قرائن، افاده علم ميکند و خبر محفوف به قرائن مانند خبر متواتر در تمامي زمينه ها معتبر خواهد بود. در صورتي که خبر واحد عاري از قرائن قطعي باشد، با توجه به ادلهاي که در علم اصول فقه بر حجيت آن اقامه شده، در فروع دين عمل به آن واجب است اما حجيت آن در اثبات عقايد محل اختلاف است. قول مشهور در بين علماي اماميه عدم حجيت خبر واحد در عقايد است و مهمترين دلايلي که بر عدم اعتبار خبر واحد در عقايد ذکر کردهاند، عبارتند از: 1ـعلمآور نبودن خبر واحد؛ يعني در اثبات عقايد علم و يقين را لازم دانسته و خبر واحد را ظن آور ميدانند. 2ـ نبود اثر عملي در عقايد؛ يعني ادله حجيت خبر واحد، اخباري را حجت قرار مي دهد که مدلول خبر اثر شرعي عملي داشته باشد، از آن جا که در مسائل اعتقادي اثر عملي وجود ندارد، لذا مشمول ادله حجيت خبر واحد قرار نمي گيرند.3ـ تعبد پذير نبودن مسائل اعتقادي؛ يعني با تعبد ميشود کسي را به انجام عملي وادار کرد، اما با تعبد نميشود در انديشه کسي علم و اعتقاد ايجاد کرد. بلکه حصول علم و اعتقاد تابع مقدماتي است که با فراهم شدن آنها حاصل ميشود. در مقابل قول مشهور دو قول عمده وجود دارد. يکي اين که در اصول اعتقادي دين ظن نيز کفايت ميکند؛ به دليل اين که دست يافتن به علم و يقين براي عموم مردم ميسور نيست و تکليف عامه مردم به تحصيل علم و يقين آن هم از روي دليل و استدلال تکليف حرجي است. علاوه بر اين که آيات قراني دلالت دارند که ايمان قابل زوال بوده و همچنين قابل زيادي و نقصان است. زوال ايمان و يا افزايش و کاهش ايمان شاهد بر اين است که در ثبوت ايمان علم ويقين لازم نيست، بلکه ظن نيز کافي است. قول ديگر قول به تفصيل است يعني در اصول اساسي عقايد که احتمال گمراهي و ضلالت وجود دارد، تحصيل علم و يقين واجب است و نميتوان به ظن و خبر واحد اکتفا کرد. اما در تفاصيل معارف و فروعات اعتقادي که نه دليل عقلي يافت ميشود و نه دليل نقلي قطعي وجود دارد، خبر واحد حجت است و دلايلي که براي اين قول ذکر شده، يکي سيره عقلا است که سيره عقلا در عمل به خبر واحد عموميت داشته و مختص احکام عملي نيست و ديگري اين که ايمان و اعتقاد و عقد القلب نوعي عمل است منتهي عمل جوانحي نه جوارحي، لذا مشمول ادله حجيت خبر واحد قرار مي گيرد و سوم اين که خبر واحد مفيد علم متعارف وعرفي است و به همين خاطر آيات نهي کننده از عمل به ظن شامل آن نميشود. بنابرين علم و يقين عرفي در تفاصيل معارف کفايت ميکند. غالب اصحاب حديث، خبر واحد را در امور اعتقادي معتبر ميدانند. کتابهايي که اصحاب حديث و حنابله در عقايد نوشته اند و در ذيل هر عنوان اعتقادي، صرفا رواياتي را نقل کردهاند. نشان از حجيت خبر واحد نزد ايشان ميکند. دلايلي که اصحاب حديث اعم از حنابله و سلفيون مخصوصا معاصرينشان بر حجيت خبر واحد در عقايد بيان کردهاند، عبارتند از: 1- علمآور دانستن خبر واحد؛ وقتي خبر واحد مفيد علم شد براي اثبات عقايد هم ميتوان به آن تمسک کرد و دلايل زيادي براي علمآور بودن خبر واحد ذکر کردهاند.2- آيات و رواياتي که در اين زمينه به آنها استدلال کردهاند. 3- عدم تفکيک صحابه و سلف بين عقايد واحکام در عمل به خبر واحد؛ يعني همانطوري که صحابه و تابعين در احکام شرعي به خبر واحد عمل مي کردند، در عقايد هم خبر واحد را پذيرفته و امور اعتقادي را با آن اثبات ميکردند و هيچ فرقي از اين جهت قائل نبودند. لذا موافقين حجيت خبر واحد در عقايد معتقدند دلايل حجيت خبر واحد عموميت داشته، شامل احکام و عقايد ميشود. اين پايان نامه به بررسي تفصيلي دلايل موافقين و مخالفين حجيت خبر واحد در عقايد پرداخته است.
بیشتر